وبلاگی پیرامون سردار قاسم سلیمانی

وبلاگ زیر مطالبی تخصصی پیرامون سردار حاج قاسم سلیمانی داره.اگه کسی می خواد از ایشون اطلاعات بیشتری کسب کنه به این آدرس مراجعه کنه.

/sepah-qods.mihanblog.com/

بررسی واقعه ی غدیر

اهل سنّت و واقعه غدير

سيدمحمود مدنى
 

در اين نوشته در پى آنيم كه تمامى توجيهات و عذرهاى اهل سنت در نپذيرفتن حديث غدير به عنوان يكى از نصوص امامت و خلافت بلافصل على(ع) را بررسى كنيم و منصفانه به قضاوت بنشينيم كه آيا اين حديث چنانكه شيعه مدعى است دليل خلافت على(ع) است يا نه؟

ادامه نوشته

بررسی سپاه قدس

با خبر شدیم که اخیرا مقامات امریکا به اقدامات فرا منطقه ای ایران همچون زمینه سازی انقلاب های کشور های عربی و تلفات سنگین نیروهای ناتو و امریکا در عراق و افغانستان  و مقاومت مردم کشور های تحت سلطه معترض شده اند تاجایی که یکی از نمایندگان دولت امریکا از دولت اعتراض کرده است که چرا مقامات ایرانی را ترور نمی کنیم. البته فعلا نشانه روی امریکا روی سردار قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس ایران است . سپاه قدس سازمانی است که هدف اصلی آن صدور انقلاب اسلامی به کشور های دیگر به خصوص کشور های مسلمان و کشور های تحت سلطه ی همسایه ی ایران است. متن تهدید این گونه است: به گزارش واحد مرکزی خبر روئل مارک گرچت کارشناس سابق بخش خاورمیانه در سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) و عضو بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها گفت: سپاه پاسداران ایران را نمی‌توان مرعوب کرد مگر اینکه اعضای آن را بکشیم. این مقام آمریکایی به صراحت به نام سردار قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس ایران اشاره و تصریح کرد:"وی را باید بکشیم. وی در این خصوص افزود: قاسم سلیمانی بسیار سفر می‌کند... تکان بخورید... تلاش کنید او را بکشید جمعی از نمایندگان کنگره امریکا نیز به دولت این کشور پیشنهاد کردند ترور مسئولان ایرانی را بخصوص در نیروی سپاه قدس در دستور کار قرار دهد. جک کین رئیس سابق نیروی زمینی ارتش آمریکا در جلسه استماع کنگره در این خصوص گفت: چرا مسئولان ایرانی را نمی‌کشیم؟ چرا ما آنها را ترور نکنیم؟ نمی‌گویم اقدام نظامی کنیم ولی عملیات ترور را پیشنهاد می‌کنم. به همین دلیل تصمیم گرفتیم مطالبی پیرامون سپاه قدس و سردار قاسم سلیمانی قراردهیم. البته یاد آور می شویم که مطالب زیر از اینترنت گرفته شده و ما فقط به جمع آوری مطالب پرداخته ایم . سپاه قدس در ردیف برترین نیروهای اطلاعاتی دنیا شهریور ۴م, ۱۳۸۹ نیروی قدس سپاه که شالوده کارش در اواسط جنگ تحمیلی ریخته شد ب عنوان نیروی پنجم سپاه جایگزین معاونت حمایت از نهضت های آزادی بخش در کابینه مهندس بازرگان و وزارت خارجه ای دکتر ابراهیم یزدی شد. در ان سال انبوهی از گروههای مسلح چپ و راست و وسط اعم از فلسطین و عراق و شیعه و سنی وکمونیست در کنفرانسی در تهران گرد هم امدند و وزارت خارجه به حمایت از انها پرداخت. البته حمایت معنوی-چند سال بعد این بخش از وزارت خارجه منفک شد و به سپاه منتقل گشت که اولین بارقه های ان را در درگیری های کردستان عراق می توان به خاطر اورد که با همین جلال طالبانی رییس جمهور فعلی عراق همکاری می کردند. سپس جریان حمله اسراییل به لبنان پیش امد و علی اکبر محتشمی پور سفیر وقت ایران در سوریه با دادن تدارکات به سپاه تعدادی از مربیان نظامی را به لبنان منتقل کرد و انها به تربیت نیروهای جدا شده از جنبش امل پرداختند. و حزب الله اینگونه اغاز به کار کرد و در اولین اقدام مقر تفنگداران زبده امریکایی و فرانسوی را در بیروت با بمب بسیار قوی و مخرب که عملیاتی انتحاری بود منفجر کرد که باعث کشته و زخمی شدن صدها نظامی غربی شد. در حادثه ای دیگر حزب الله چند امریکایی دیگر را به گروگان گرفت که با وساطت ایران انها را آزاد کرد. این کارها باعث شد تمامی نظامیان غربی از لبنان پا به فرار بگذارند و لبنان به لبنانیها بازگشت و تا سال ۱۹۹۰ درگیر جنگ داخلی بود که با توافقنامه طائف صلح و بازسازی در ان برقرار گشت. می بینید که نیروی قدس در لبنان دست به چه کار بزرگی زد و تقریبا لبنان را نجات داد. سالها گذشت و این نیرو اماج اتهامات رسانه های غربی گشت و به تروریسم محکوم گشت که یکی از دلایلش قتل بختیار در حادثه ای عجیب در پاریس بود. شعار صدور انقلاب هر روز داغ تر شد واین نیرو وظیفه اصلی را داشت.سرتیپ احمد وحید به فرماندهی نیرو منصوب شد و در همین اثنا مرکز یهودیان آرژانتین منفجر شد که باز هم بدون دلیل نیروی قدس را محکوم کردند. بوسنی و هرزگوین جنگ داخلی درگرفت و نیروی قدس به انجا نیرو فرستاد. و در عقب نشینی صرب ها تاثیر قابل توجهی داشت که متاسفانه به خوبی منعکس نشد. دهه ۱۳۸۰ و حادثه ۱۱ سپتامبر پیش امد و تهدیدات علیه ایران تغییر کرد. نیروی قدس مامور شناسایی نقاط حساس دشمن گشت و به افغانستان و عراق اعزام شد و انصافا خوب عمل کرد و و حتی برخی رسانه های غربی خبر از حضور چند هزار نیروی قدسی در کشورهای همسایه ایران می دهند. سرتیپ قاسم سلیمانی از سوی سرلشکر صفوی به فرماندهی نیروی قدس منصوب شد و  هم اکنون جنوب عراق را در کنترل دارد. یادتان نرود سال گذشته نزدیک بود بصره با یک جنگ شهری خونین و بین القبائلی نابود شود که با وساطت سرتیپ سلیمانی آرام شد. امریکا ادعا دارد ۱۰۰ نفر از اعضای قدس را دسنگیر کرده است.که از سوی ایران رد شده است. به هر حال اطلاعاتی که نیروهای بین المللی قدس به ایران داده اند در شناسایی نقاط ضعف دشمن کمک شایانی کرده است. نیروهی وِیژه قدس سطح اموزش بسیار بالایی دارند که می توان گفت حتی بالاتر از کلاه سبزهای تیپ ۶۵ نوهد ارتش است. و اما سرتیپ قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه: از جانبازان جنگ تحمیلی  که ده ها ترکش در بدن دارد. مرد اول جنوب عراق به اعتراف خود عراقیها و امریکاییها. فرمانده سابق لشکر ۴۱ ثارالله کرمان واهل کرمان برعکس پست نظامی و مسئولیت سختش همه از مهربانی های او می گویند در هیچ رسانه ای حاضر به مصاحبه نیست. آخرین بار ۱۰ شهریور ۸۶ در معارفه سرلشکر صفوی دیده شده است. نیروی قدس پرسنلش مخفی اند و حتی از وزارت اطلاعات نیز حرفه ای تر.هیچ کس آنها را نخواهد شناخت. امریکا و اسراییل با ان همه سازمانهای عریض و طویل اطلاعاتی هنوز موفق به نفوذ در نیروی قدس نشده اند. نیروی قدس پادگان شناخته شده و لشکر نظامی ندارد و هر کسی ممکن است نیروی قدسی باشد بیش از این اطلاعات خاصی از نیروی قدس ندارم ولی کاماندوهای مخفی ان که تابحال دیده نشده اند ولقب سربازان گمنام امام زمان نیز گاهی به آنها اطلاق می شود و تقریبا افرادی نامرئی هستند در رده بهترین نیروهای ویژه جهان ارزیابی شده اند مطلب زیر از سایت عماریون است عین متن ترجمه ی سایت غربی ويكي پديا (Wikipedia) ذیل کلیدواژه های سرلشگر حاج قاسم سلیمانی و نیروی قدس سپاه: سردار قاسم سليماني (متولد 11 مارس 1957) فرماندهي نيروي قدس، از يگانهاي  سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ايران، را برعهده دارد. ايالات متحده او را در فهرست تروريست ها جاي داده است كه شهروندان امريكايي را از مناسبات تجاري و بازرگاني با او برحذر مي دارد. *Designation of Iranian Entities and Individuals for Proliferation Activities and Support for Terrorism United States Department of State. October 25, 2007 http:// www.state.gov/r/pa/prs/ps/2007/oct/94193.htm *Iranian Who Brokered Iraq Peace is on U.S. Terrorist  Watch ListMc Clatchy Newspapers March 31, 2008 http:// www.%20mcclatchydc.Com/iraq/story/32141.html در مارس 2007، نام وي در فهرست ايرانياني قرار گرفت كه هدف تحريم هاي مندرج در قطعنامه 1747 شوراي امنيت سازمان ملل واقع بودند. United Nations Security Council Resolution 1747 United Nations. 24 March 2007. http://daccessdds.un.org/doc/UNDOC/GEN/NO7/281/40/PDF/NO728140.pdf? Open Element سردارسليماني در مارس 2008 در برقراري يك آتش بس ميان ارتش عراق و لشكر مهدي مساعدت نمود. در سال 2009، يك گزارش افشا شده اعلام داشت كه سردار سليماني با كريستوفر ار.هيل (Christopher R. Hill) و ريموند تي. اديرنو (Raymond T. Odierno) )دو تن از بالاترين مقام هاي امريكايي آن زمان در عراق) ديدار نمود. اين ديدار با پیگیری "جلال طالباني”، رئيس جمهور عراق (كه از ده ها سال پيش سليماني را مي شناخت) انجام گرفت. كريستوفر هيل و ژنرال اديرنو انجام چنين ملاقاتي را تكذيب كردند. Iraq and its neighbours: A regional cockpit نيروي قدس نيروي قدس يك واحد ويژه سپاه پاسدارن انقلاب اسلامي ايران است. مسؤوليت» صدور انقلاب اسلامي ايران» يا «انجام عمليات برون مرزي پاسداران انقلاب «به عهده اين واحد گذارده شده است. نيروي قدس مستقيماً به آيت ا... علي خامنه اي، رهبر عالي ايران، پاسخ مي دهد. فرمانده كنوني آن سردار سرتيپ قاسم سليماني است. اگرچه ناظران خارجي اطلاعات چنداني راجع به نيروي قدس در اختيار ندارند[6] ولي برآورد مي شود كه اين نيرو از سال 2007 به بعد داراي 15 هزار نيرو و مأمور دارد. تاريخچه نيروي قدس در جريان جنگ ايران – عراق به عنوان يگان ويژه اي از نيروي گسترده تر سپاه پاسدارن انقلاب اسلامي ايران شكل گرفت. بعد از جنگ، نيروي قدس همچنان به حمايت از كردهاي در حال جنگ با صدام حسين ادامه داد. در زمان جنگ، نيروي مزبور كردها را در مقابله با ارتش عراق مورد حمايت قرار داد. نيروي قدس عمليات خود را به نواحي ديگر نيز گسترش بخشيد كه از همه مهم تر، كمك به ائتلاف شمال احمدشاه مسعود در جريان جنگ شوروي در افغانستان و سپس كمك به مسعود بعد از جنگ عليه نيروهاي طالبان بود. همچنين گزارش هايي وجود داشت داير بر اين كه در جريان جنگ هاي يوگسلاوي، نيروي قدس از بوسنيايي هاي مسلمان حمايت به عمل آورد. به نوشته روزنامه مصري الاهرام، محمود احمدي نژاد، رئيس جمهور فعلي ايران، هنگام خدمت در پادگان رمضان در اواخر دهه 1980 در نزديكي مرز عراق، در تشكيل نيروي قدس مساعدت داشت. مأموريت فدراسيون دانشمندان امريكا (FAS)، در يك سند مورخ سال 1998 مي گويد كه مأموريت اوليه نيروي قدس عبارت است از سازمان دهي، آموزش، تجهيز و تأمين مالي جنبش هاي انقلابي اسلامي خارجي.   فدراسيون مزبور همچنين مي گويد كه نيروي قدس با سازمان هاي اسلامي مبارز زيرزميني در سطح دنياي اسلام ارتباط دارد و برقرار مي كند. سازمان گفته مي شود نيروي قدس در ده ها كشور فعال است. به گفته "ديويد دايونيسی" David Dionisi))، افسر اطلاعاتي سابق ارتش ايالات متحده، نيروي قدس بسته به محل جغرافيايي عمليات آن به هشت مديريت تقسيم شده است...   * كشورهاي غربي   * عراق * هند، افغانستان، پاكستان * فلسطين اشغالي و كشورهاي همسايه * تركيه * شمال آفريقا * عربستان و خليج فارس * جمهوري هاي اتحاد شوروي سابق به علاوه، "دايونيسی" در كتاب «هيروشيماي امريكا»ي خود (American Hiroshima) مي گويد كه قرارگاه هاي نيروي قدس ايران به منظور عمليات در عراق در سال 2004 به مرز ايران و عراق انتقال يافت تا نظارت بهتري بر فعاليت ها در عراق اعمال نمايند.  نيروي قدس يك قرارگاه نيز در محل سفارت سابق امريكا، كه در سال 1979 به تسخير درآمد، دارد.   در سپتامبر 2007، چند سال بعد از آن كه كتاب «هيروشيماي امريكا» منتشر شد، ژنرال "ديويد پترائوس" به كنگره گزارش داد كه نيروي قدس عراق را ترك كرده است. "پترائوس" گفت: «به اعتقاد ما، اعضاي نيروي قدس و نيز آموزش دهنده هاي حزب ا... لبنان كه به منظور بهبود عمليات موردنظر به كار گرفته شده بودند، از عراق بيرون كشيده شده اند.» روز 7 ژوئيه 2008، "سيمور هرش" (Seymour Hersh)، نويسنده برنده جايزه پوليتزر(Pulitzer Prize) طي مقاله اي در نشريه نيويوركر (New Yorker) فاش ساخت كه رئيس جمهور "بوش" با صدور يك فرمان رياست جمهوري به بخش عمليات ويژه سيا  اجازه داده است كه از عراق و افغانستان به عمليات چريكي} تروریستی}فرامرزي عليه ايران مبادرت ورزند. اين عمليات مي خواست عليه» اهداف پر ارزش» و نيروي قدس سپاه پاسداران ایران انجام پذيرد. فرمان ویژه ی رياست جمهوري مزبور، به گفته يك فرد آشنا با متن آن، روي تضعيف برنامه هاي هسته اي ايران و تلاش جهت تضعيف دولت جمهوری اسلامی از طريق تغيير رژيم متمركز و مشتمل بر همكاري با همه ی گروه هاي مختلف مخالف نظام بود. }پس دقت کنیم که در جمع بندی سران رژیم بوش اولین قدم در تمرکززدایی از حکومت ایران به مقصد تغییر نظام یا تجزیه ی ایران از طریق عملیات ویژه ی تروریستی نظامی بر علیه اهداف پر ارزش و در رأس آن نیروی قدس سپاه و بویژه شخص سرلشگر سلیمانی بوده است}. اندازه اندازه نيروي قدس مشخص نيست. برخي كارشناسان معتقدند كه تعداد اعضاي نيروي قدس از 2 هزار نفر كه 800 نفرشان مأمور مخفي هستند فراتر نمي رود. ديگران اظهار عقيده مي كنند كه شمار اعضاي اين نيرو ممكن است بين 3 هزار تا 50 هزار نفر باشد.  مستقل و مستعد اگرچه نيروي قدس مستقيماً به رهبر عالي ايران گزارش مي دهد، ولي بر سر اين كه نيرو تا چه اندازه آزادي عمل دارد، بحث است. "ماهان عابدين"، رئيس بخش تحقيقات مركز مطالعات تروريسم لندن (Center for the Study of Terrorisim)، معتقد است كه اين واحد اصلاً مستقل نيست. او مي گويد: «نيروي قدس گرچه يك بخش كاملاً تخصصي است، اما مدیریت سفت و سخت  الگوی ارتش را ندارد. اين نيرو در كل تحت نظر سلسله مراتب نظامي سپاه پاسداران انقلاب فعاليت مي كند و سپاه پاسداران زيرنظر بالاترين سطوح مديريت ايران اداره مي شود«. طبق يك گزارش لس آنجلس تايمز، نيروي قدس سپاه از سوي برخي تحليل گران به عنوان يكي از بهترين واحدهاي تخصصي نيروهاي نظامي جهان به شمار مي رود.  از نظر "عابدين"، نيروي قدس يك نيروي بسيار كارآزموده است. اعضاي اين نيرو بسيار زيرك هستند و از جمله بهترين افراد سپاه مي باشند.  فعاليت ها نيروي قدس گروه هاي انقلابي اسلامي خارجي را در خاورميانه آموزش داده و تجهيز مي كند. آموزش شبه نظامي نيروي قدس معمولاً در ايران يا سودان انجام مي گيرد. اعضاي خارجي از كشورهاي زادبومشان به ايران انتقال داده مي شوند تا دوره هاي آموزشي را طي كنند. نيروي قدس گاهي در عمليات نظامي نيروهايي كه آموزش مي دهد، از جمله در برنامهريزي پيش از عمل و ساير رهنمودهاي عملياتي نظامي خاص، نقش مستقيم تري ايفا مي كند. افغانستان ايران پيش از آن كه ايالات متحده طي حمله سال 2001 خود به افغانستان به حمايت از نيروهاي ائتلاف شمال افغانستان بپردازد از ائتلاف مزبور در برابر طالبان پشتيباني مي كرد. ايران در سال 1999 نزديك بود با افغانستان وارد جنگ شود و آن هنگامي بود كه نيروهاي طالبان چندين مقام ايراني را به قتل رساندند... امريكاي جنوبي گزارش شده است كه ايران از طريق ونزوئلا حضور خود را در امريكاي لاتين را گسترش بخشيده است. از اين كه اهداف آنها در اين منطقه چيست اطلاع چنداني در دست نيست اما در سال 2009، رابرت گيتس (Robert Gates)، وزير دفاع ايالات متحده، ايران را به خاطر مداخله در «فعاليت هاي خرابكارانه» به كمك نيروي قدس مورد انتقاد قرار داد. با وجود اين، ايران مدعي است كه از طريق گسترش نفوذ در منطقه صرفاً سعي در «تثبيت نظام» دارد... عراق نيروي قدس به عنوان يك نيروي ايراني توصيف شده است كه به دنبال حمله ايالات متحده به عراق، در عراق مستقر شده است تا با حضور نيروهاي امريكايي چالش نمايد. گفتني است بعد از اين حمله، امريكا 165 هزار نيرو در امتداد مرز غربي ايران و تعدادي نيرو نيز در افغانستان در امتداد مرز شرقي ايران مستقر ساخته است. نيروي قدس در سطح عراق به فعاليت پرداخته و شبه نظاميان شيعه اين كشور را تسليح نموده، كمك هايي در اختيارشان گذارده و با آنان همراهی كرده است. شبه نظاميان شيعه عراق اعضاي مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق، حزب دعوه و سپاه مهدي را تشكيل ميدهند. نهادهاي مزبور جملگي داراي مناسبات نزديك با ايران بودند كه سابقه بعضي شان به دهها سال پيش برمي گردد. سابقه آنان به مبارزات عليه رژيم ناسيوناليست عرب سركوبگر صدام حسين مربوط مي شود. در نوامبر 2006، با افزايش خشونت فرقه ای در عراق، "جان ابی زید"، ژنرال  امريكايي، نيروي قدس را به حمايت از «جوخه هاي شيعه» متهم ساخت حتي در موقعي كه دولت ايران قول داده بود در زمينه تثبيت اوضاع عراق همكاري نمايد. به همين ترتيب، در ژوئيه 2007، سرلشكر"كوين برگنر" (Kevin Bergner) از ارتش امريكا مدعي شد كه اعضاي نيروي قدس در برنامه ريزي يك حمله به نيروهاي امريكايي در شهر كربلاي عراق در ژانويه 2007 همكاري داشته اند. رابرت بائر (Robert Baer)، مقام سابق سيا، معتقد است كه نيروي قدس جهت كليه ارتباطات حساس از پيك استفاده مي كند... ترجمه ی متن روزنامه ی صهیونیستی هاآرتص منتشره در 17 آوريل 2008 پیرامون سرلشگر حاج قاسم سلیمانی به قلم يوسي ملمن (Yossi Melman) اسرائیلی تلقي از سردار سرتيپ "قاسم سليماني" به عنوان يك به پيش برنده صلح دشوار است. ولي بايد گفت كه اخيراً تعدادي از تحليل گران در روزنامه هاي مهم ايالات متحده، بريتانيا و ساير كشورهاي غربي نامبرده را دقيقاً با همين خصوصيت توصيف كردند، و علت امر همانا مشاركت وي در مذاكرات مربوط به برقراري آتش بس در جنگ ميان شبه نظاميان شيعه عراق و دولت اين كشور بود. تلاش هاي اين سردار ايراني، كه فرماندهي نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب  [اسلامي] ايران را به عهده دارد، نتيجه داد. آتش بسي كه بعد از يك هفته زد و خورد خونين در پايان ماه مارس ميان دولت عراق به رياست نوري المالكي نخست وزير و لشكر مهدي، شبه نظاميان شيعه تحت رهبري مقتدي صدر روحاني، برقرار شد، به او نسبت داده شد. اين دستاورد سردار"سليماني" گواهي است بر وجود دو خصوصيت مهم. يكي قدرت تأثیرگذار ايران در عراق...و ديگر عبارت است از موقعيت برجسته اي كه سردار "سليماني" در تشكيلات اطلاعاتي امنيتي ايران از آن برخوردار است. درباره "سليماني" اطلاعات چنداني در غرب وجود ندارد و اين در حالي است كه اسرائيل توجه خاصي به وي دارد چرا كه سردار"سليماني" هماهنگ كننده استراتژي ايران در قبال حزب ا... بوده است. او در 11 مارس 1957 در شهر قم، مركز ديني مهم ايران و پرورنده ی آيت ا... خميني [ره]، رهبر انقلاب اسلامي، چشم به جهان گشود. سردار "سليماني" از محصولات نمونه انقلاب اسلامی است و او بخش عمده دوره خدمت حرفه اي خود را در رده هاي مختلف سپاه پاسداران انقلاب سپري ساخته است. سپاه پاسداران انقلاب در سال 1979 به فرمان [امام] خميني [ره] بنيان گذارده شد تا از انقلاب دفاع كند و روحانيون را در به اجرا درآوردن احكام و قوانين دين سالاري اي كه در ايران تأسيس شد، ياري بخشد... در يك مرحله خاص در جريان جنگ ايران و عراق، ظاهراً در آغاز دهه 1980، »نيروي قدس» در چهارچوب سپاه پاسداران انقلاب به عنوان واحد نخبه اي براي انجام عمليات ويژه در پشت خطوط دشمن تشكيل گرديد. از همان زمان شروع، نيروي مزبور تحت فرماندهي مستقيم رهبر عالي نظام،امام خمینی و اکنون {آيت ا... العظمی} "علي خامنه اي" قرار داشته است. ... بر اساس يك سند فدراسيون دانشمندان امريكا (FAS)، مسؤوليت نيروي قدس، كه يك واحد كاملاً سري و تفكيك شده است، عبارت است از سازمان دهي، آموزش و تجهيز جنبش هاي اسلامي كه آرمان هاي انقلاب اسلامی را اشاعه مي دهند. ... به علت تفكيك شديد، اندازه دقيق اين نيرو معلوم نيست اما پرسنل آن حدود 3 هزار افسر و 20 هزار سرباز تخمين زده مي شود. اعضاي نيروي قدس براي انجام حملات تروريستي و عمليات اطلاعاتي، و سازمان دهي هسته هاي مخفي آموزش كافي ديده اند. آنان از افسران كارآزموده اي براي انجام جنگ هاي هوايي و موشكي نيز برخوردارند. آنان با انجام مأموريت هايي كردهاي عراق را كه عليه "صدام حسين" مي جنگيدند و نيز ائتلاف شمال افغانستان را كه تحت رهبري "احمدشاه مسعود" با طالبان (كه از نظر آيت ا...هاي ايران دشمن تلقي مي شوند) در نبرد بودند، ياري رساندند و در جريان جنگ در منطقه بالكان نيز رزمندگان مسلمان بوسني را مورد حمايت قرار دادند. ظرف چند سال گذشته، بخش اعظم فعاليت هاي رزمندگان قدس به كمك به لشكر مهدي در عراق، حزب ا... در لبنان و حماس و جهاد اسلامي فلسطين اختصاص داشته است. سردار "سليماني" پنج سال پيش به فرماندهي نيروي قدس منصوب شد. دولت امريكا نيروي قدس و فرمانده آن را از عوامل اصلي برافروزنده آتش جنگ شيعيان، به ويژه لشكر مهدي در مبارزه عليه نيروهاي امريكايي در عراق، به حساب مي آورد. آنان به تأمين مواد منفجره بسيار پيشرفته اي نيز متهمند كه توسط شبه نظاميان شيعه عليه نيروهاي امريكايي در عراق مورد استفاده قرار مي گيرد. اين يكي از دلايل قرار داشتن سردار"سليماني" در ليست سياهي است كه خزانه داري امريكا منتشر ساخته و شركت ها و شهروندان امريكايي را از داشتن ارتباط تجاري با او برحذر مي دارد. در قطعنامه شماره 1747 مورخ مارس 2007 شوراي امنيت سازمان ملل نيز به ممنوعيت برقراري ارتباط با او اشاره شده است. طبق اين قطعنامه تحريم هايي عليه ايران، به خاطر خودداري آن از به حال تعليق درآوردن فعاليت هسته اي خود و دست برداشتن از غني سازي اورانيوم، وضع شده است. به گفته منابع اطلاعاتي امنيتي غرب، سردار "سليماني" شخص اصلي مسؤول تجهيز حزب ا... با موشك و راكت هاي دوربرد است؛ و در تنظيم دكتريني كه در يك جنگ آينده با اسرائيل مورد استفاده قرار گيرد، نقش كليدي دارد. ...به رغم پس زمينه عرضه راكت به حزب ا...، سردار "سليماني" ظرف چند سال گذشته بارها به قصد گفت و گو و افزايش همكاري به لبنان سفر كرد و با }"سید}حسن نصرالله" و فرماندهان ارشد حزب الله ديدار نمود. او با "عماد مغنيه"، فرمانده عالي شاخه عملیات حزب الله، مناسبات بسيار خاصي برقرار كرد. گفتني است "عماد مغنيه" در ماه فوريه، در عملياتي كه گزارش هاي خارجي آن را به موساد نسبت مي دهند، در دمشق ترور شد. مناسبات ميان اين دو به يك دوستي شخصي انجاميد و، به گفته منابع امريكايي، "مغنيه" هرگاه كه به تهران مي رفت در منزل سردار"سليماني" اقامت مي گزيد. در جريان جنگ دوم لبنان، اين دوستي شخصي مانع از آن نشد كه سردار"سليماني"،" مغنيه" را به خاطر كوتاهي حزب الله در پنهان نگاه داشتن کامل محل اختفاي برخی موشك ها مورد سرزنش قرار دهد كه قرار بود در صورت تمايل ايران به انجام حمله انتقامجويانه عليه اسرائيل به خاطر حمله به تأسيسات هسته اي اش؛ به عنوان سلاح هاي استراتژيك مورد استفاده قرار گيرد. مثل ساير فرماندهان ارشد سپاه پاسداران انقلاب و نيروي قدس و در واقع مثل اكثر نخبگان سياسي و مذهبي در ايران، تميز دادن ميان زندگي شغلي و زندگي خصوصي سردار"سليماني" دشوار است. برخی منابع امريكايي مي گويند كه وي ... در لبنان و كشورهاي حوزه خليج [فارس] داراي سرمايه گذاري ها، املاك و مؤسسات تجاري اي است كه همه ساله درآمد هنگفتي نصيبش مي نمايد. هرگز نباید فراموش کرد اگر اسرائيل در آينده نه چندان دور تصميم بگيرد به تأسيسات هسته اي ايران حمله كند، شكي نيست كه ايران با تمام امكاناتي كه در اختيار داشته باشد، واكنش نشان خواهد داد. يكي از آن واکنش ها  عمليات هسته هاي سطح پايين پراکنده عليه اهداف اسرائيلي در نقاط مختلف جهان، و بویژه استفاده از حزب ا...، حماس و جهاد اسلامي فلسطين به عنوان ابزاري براي گرفتن انتقام از اسرائيل است. شخصي كه مسؤوليت به كارگيري اين  نيروها را به عهده داشته باشد كسي نخواهد بود جز "سردار حاج قاسم سليماني". ترجمه ی مقاله ی فهرست قدرتمندترين مردان امنیت خاورميانه منتشره در پایگاه تحلیلی لانگ وار جورنال20 ژوئيه 2009  به قلم پاتريك ديوني (Patrick Devenny) از كاركنان وزارت دفاع ايالات متحده: ...سردار قاسم سليماني سِمَت: فرمانده نيروي قدس، شاخه برون مرزي سپاه پاسداران انقلاب ايران سوابق خدمتي: سردار سرتيپ قاسم سليماني كه "ديويد ايگناتيوس" (David Ignatius) روزنامه نگار امريكايي از او به عنوان «نوك پيكان ايران زمین «نام مي برد، تا پيش از تصدي فرماندهي نيروي قدس( واحد مسؤول حمايت از نيروهاي وكالتي و متحدان منطقه اي ايران، ) ... از كهنه كاران با نام و نشان جنگ ايران – عراق، ... بود كه به دنبال پایان جنگ، اين قهرمان جوان جنگ به يك سمت فرماندهي عالی در سپاه پاسداران انقلاب منصوب گردید. از زمان ترفيع به رياست نيروي قدس در سال 2000، سردار "سليماني" به صورت فردي همه جا حاضر، منافع و علايق سپاه پاسداران انقلاب را در لبنان، افغانستان، عراق و آسياي مركزي نمايندگي كرده است. فرماندهان امريكايي در عراق نيروي قدس را به گذارادن مجموعه اي از سلاح هاي پيشرفته در اختيار گروه هاي شبه نظامي متهم نموده اند. اين اتهام موجب شد كه سليماني در سال 2007 توسط وزارت خارجه ايالات متحده در فهرست حاميان تروريسم جاي گيرد. در اوايل سال 2008، به قرار اطلاع ، وي به بصره رفت و در آن جا طي مذاكراتي موجبات برقراري آتش بس ميان نيروهاي دولتي شبه نظاميان را فراهم ساخت كه آزموني بود در خصوص نفوذ وي در ميان محافل قدرت شيعيان عراق. نفوذ: نقش كليدي سردار" سليماني" در اعمال نظارت بر استراتژي منطقه اي تهران و رابطه او با رهبران ارشد موجب شد كه وي به يك بازيگر عمده صحنه سياست خارجي ايران بدل شود. مقام هاي اطلاعاتي امنيتي سابق غرب گفته اند كه سردار "سليماني" با "آيت الله علي خامنه اي"، رهبر عالي ايران، ارتباط نزديك دارد و "ريچارد كلارك" (Richard Clarke)، كارشناس بزرگ ضدتروريسم امريكا، گفته است كه نيروي قدس مستقيماً به فرماندهی کل قوا گزارش مي دهد. "رابرت گرينر" (Robert Grenier)، مقام پيشين سيا، ضمن بازتاب نظر فوق از سردار"سليماني" به عنوان يك «آدم بسيار مهم و بانفوذ» ياد كرده است. ...سوابق عملکردهای او بيانگر آن است كه وي با آن دسته از رهبران ايران كه شديداً مخالف حضور امريكا در منطقه اند، متحد است. ترجمه ی مقاله ی قاسم سليماني، استاد عمليات پنهان تهران، چنان چه در ايران سرش زياد شلوغ نباشد ؛ نقش كليدي در آينده عراق ايفا نمايد. به قلم "كريستوفر ديكي" (Christopher Dickey) از نویسندگان وابسته به سیا منتشره در هفته نامه ی صهیونیستی نیوزویک 4 مارس 2010  ...مدت ها پيش از آن كه نيروهاي امريكايي عراقي را اشغال كردند، نيروهاي سردار"سليماني" سايه ها را اشغال كرده بودند. در تدارك حمله تحت رهبري ايالات متحده، سردار"سليماني" براي بخش اعظم نيروهاي كرد يا شيعه مخالف "صدام حسين" نقش مشكل گشا را ايفا مي كرد. شبكه هاي عوامل، همدستان، مشاوران نظامي، شبه نظاميان وابسته و منابع مخفي سردار"سليماني" چنان قدرتي به او مي بخشند كه به سختي مي توان ارزيابي كرد. او از قدرت بسياري برخوردار بود... ...هنگامي كه ديپلمات ها و افسران نظامي ارشد ايالات متحده در بغداد از سردار "سليماني" سخن مي گويند با همان ترس و وحشتي به او اشاره مي كنند كه "جرج اسمايلي" (George Smiley) قهرمان رمان هاي جاسوسي "ژان لوكاره" (John le Carre) به هنگام سخن گفتن راجع به كارلا (Karla) استاد امنیتی آلمان شرقي، از خود نشان مي داد. گفتني است كارلا «غول شني» لقب گرفته بود چون كه «هر كس كه بيش از اندازه به او نزديك ميشد، به خواب مي رفت«... اواخر سال گذشته، مجله اكونوميست گزارش داد كه كريستوفر هيل (Christopher Hill)، سفير كنوني امريكا در بغداد، و ژنرال ريموند اوديرنو (Raymond Odierno) فرمانده فعلي نيروهاي امريكا، در واقع تا بدان جا پيش رفتند كه در دفتر يك مقام عراقي با سردار "سليماني" ديدار كنند و بكوشند اوضاع اين كشور و منطقه را تثبيت نمايند. اما تكذيب هاي امريكا آن قدر شديد بود كه اكونوميست داستان خود را پس گرفت. در حال حاضر، سردار "قاسم سليماني" ممكن است آن قدرها در انظار نباشد. ولي در دنياي سايه هايي كه در هسته مركزي سياست خاورميانه جاي دارد، همواره احتمال بازگشت او وجود دارد. ترجمه ی مقاله ی اين سردار در ايران يك قهرمان ملي است منتشره در روزنامه ی مک کلَچی (McClatchy) 28 آوريل 2008 : گزارش هاي مربوط به گذشته قاسم سليماني نادر است و يك مقام جاسوسی ايالات متحده اذعان داشت كه اطلاعات واشنگتن درباره وي ناقص است. گفته مي شود كه او به خانواده اي كوچك در استان كرمان ايران تعلق دارد. يك گزارش امريكا مي گويد او در قم، شهر مقدس شيعيان، به دنيا آمد. سليماني در اوايل دهه 1980 به سپاه پاسدارن انقلاب پيوست تا در جنگ ايران و عراق شركت جويد و او در سلسله مراتب سپاه ارتقا يافت و به فرماندهي يكي از ده لشكر ايران كه در منطقه مرزي مستقر بود رسيد. در يك گزارش مي خوانيم كه او در عمق پشت خطوط نظامي عراق نفوذ كرد. يك مقام اطلاعاتي امنيتي ايالات متحده اظهار داشت كه به قرار اطلاع، سليماني رزمندگان عرب را در بوسني آموزش داده و در سال هاي 97 – 1996 در بحبوحه تنش هاي فزاينده ميان ايران شيعه و طالبان مسلمان سني حاكم بر افغانستان آن زمان، به مرز ايران – افغانستان رفته است. اندكي بعد از آن، ["آيت الله العظمی] علي خامنه اي"، رهبر عالي ايران، وي را به عنوان دومين فرمانده نيروي قدس از زمان تشكيل آن، منصوب كرد. در سال 2001، به گفته سياستمداران عراقي اي كه با او كار مي كردند، وي مسؤوليت سياست عراق به عهده گرفت.  اگرچه اسم سردار"سليماني" در ميان مردم ايران چندان شناخته شده نيست اما نظامیان ايران او را يك قهرمان ملي ميدانند. از او به ندرت عكسي ارايه مي شود و او فقط دو حضور كوتاه مدت در تلويزيون داشته كه در ايام برگزاري مراسم بزرگداشت افرادي بود كه در جنگ ايران و عراق از شهید شدند. با همه اينها، يكي از همكاران نزديك عراقي اش مؤكداً مي گويد كه «او يك شخصيت مخفي نيست.»  مقام امريكايي ضدتروريسم اظهار داشت كه گفته مي شود او ازدواج كرده و داري چهار فرزند است. سردار"سليماني" كه عمدتاً به عنوان رهبر پرجذبه اما متواضعي توصيف مي شود كه هرگز از موقعيت و قدرت خود سوءاستفاده نمي كند، داراي سوابقي است كه به مراتب از عراق فراتر مي رود. در تابستان 2006 كه اسرائيل با چريك هاي شيعه حزب ا... در يك جنگ 33 روزه درگير شد، سردار"سليماني" به شوخي به يك دوست خود گفت كه از عراق مرخصي گرفته است تا فرماندهي طرف لبنان جنگ را به عهده گيرد. اين چيزي بود كه همكار عراقي ديرين سردار بيان داشت.   وبلاگ از تو به یک اشاره:  قاسم سلیمانی قاسم سلیمانی از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و فرمانده نیروی قدس سپاه است. وی بارها از جانب آمریکا متهم به دخالت در امور عراق شده‌است. و واشنگتن پست وی را از مهمترین سیاست گذار سیاستهای خارجی ایران می‌داند.وی در ۴ بهمن ۱۳۸۹ درجهٔ سرلشکری را دریافت کرد. سرلشكر قاسم سليماني از فرماندهان ارشد جنگ تحميلي به شمار مي‌رود كه در ايام دفاع مقدس فرماندهي لشكر ۴۱ ثارالله را به عهده داشت. اين فرمانده عاليرتبه سپاه پاسداران پس از پايان جنگ تحميلي با حضور در پست هاي خطير در سپاه به انجام وظيفه پرداخت تا اينكه در اواخر دهه ۷۰ با حكم فرمانده معظم كل قوا به عنوان فرمانده سپاه قدس مشغول به كار شد مقامات آمريكايي و انگليسي، به شدت از اعتبار و نقش سازنده جمهوري اسلامي در احياي اقتدار و امنيت و ثبات عراق سرآسيمه شده اند و به همين دليل هم مي كوشندكابوس هاي خود را به صورت رعب آور و آميخته با تحريف روايت كنند. به تازگي روزنامه انگليسي گاردين گزارشي را در اين زمينه منتشر كرده كه جالب توجه است. اين روزنامه با تمركز بر سردار قاسم سليماني فرمانده سپاه قدس مي نويسد: ژنرال پترائوس مديركنوني سازمان سيا علاقه دارد داستاني را از زماني بازگو كند كه يك ژنرال 4 ستاره در عراق بود. اوايل سال 2008 زماني كه مجادله بين گروه شبه نظامي شيعه از يك طرف و ارتش آمريكا و عراق از طرف ديگر شعله ور بود، به پترائوس يك تلفن داده شد كه در آن يك اسم ام اس از سردار ايراني بود، آن سردار ايراني از آن به بعد تبديل به الهه انتقام شد. اين مسيج از فرمانده سپاه قدس، قاسم سليماني آمده بود، و توسط يكي از رهبران عراقي منتقل شده بود، در آن پيغام نوشته شده بود؛ «ژنرال پترائوس! شما بايد مرا بشناسي، من قاسم سليماني هستم، كسي كه سياست هاي ايران را در عراق، لبنان، غزه و افغانستان تدوين مي كند و صد البته سفير ايران در بغداد نيز عضو سپاه قدس است و كسي كه جايگزين او مي شود نيز عضو سپاه قدس است.» گاردين مي نويسد: پترائوس بشدت نياز داشت كه به او گوشزد شود، بسياري از نظاميان آمريكا كه با عراقي هاي شيعه كار مي كنند، توسط قاسم سليماني و افراد وابسته به سپاه قدس به تحليل برده مي شوند، آنچنان كه تلاش هاي ديپلماسي آمريكا در ساير نقاط خاورميانه به تحليل برده مي شود، خصوصا در لبنان. پترائوس سال گذشته به ارگان تحقيقاتي مربوط به جنگ گفت كه مشكلي كه سليماني براي او درست كرده بوده است، چه بوده است. روزنامه انگليسي اضافه مي كند: قدرت و وجهه قاسم سليماني به عنوان كسي كه قدرتمندترين بازيگر عرصه منطقه است، در سه سال گذشته كاهش نيافته است و در برخي از مولفه ها، افزايش نيز يافته است. قدرت ارتباط هاي سليماني طي هفته ها مصاحبه با مقامات عراقي مشخص شده است، برخي از مقامات عراقي او را ستايش مي كنند. به گزارش روزنامه مذكور، «وظيفه سپاه قدس حفاظت از انقلاب و صدور آن به كشورهاي اسلامي است. جوامع شيعه نشان داده اند كه بسيار مستعد انقلاب هستند و با سپاه قدس همراهي خواهند داشت. البته سپاه قدس متحدان سني نيز دارد، مانند حماس و غزه». گاردين نوشت: 8 سال گذشته ما شاهد جنگ بين متحدين و نمايندگان سپاه قدس با ارتش آمريكا بوده ايم كه نتيجه آن را اكنون مي بينم، چرا كه ارتش آمريكا درحال ترك عراق است. گاردين آنگاه از قول صالح المطلك (از عناصر بعثي و مستخدم سازمان سيا كه با استخبارات سعودي نيز همكاري مي كند)، نوشت «سليماني قدرتش را مستقيماً از آيت الله سيدعلي خامنه اي مي گيرد. تمام مقامات مهم عراقي سليماني را به شكل يك فرشته مي بينند و با او رايزني دارند» گزارش گاردين حاكي است: يكي از نمايندگان مجلس عراق كه از دستياران ارشد نوري المالكي است، درباره سليماني مي گويد «او فقط يكبار در اين هشت ساله به عراق آمده است، او فردي است كه آرام سخن مي گويد و منطقي و بسيار مودب است، وقتي با او حرف مي زنيد، بسيار ساده برخورد مي كند. تا زماني كه پشتوانه او را نشناسيد، نمي دانيد چه قدرتي دارد، هيچ كسي نمي تواند با او بجنگد». روزنامه انگليسي معتقد است: سليماني اصلا يك مرد جنگي به نظر نمي رسد، با موهاي جوگندمي، لاغر و با لبخندي مليح! كساني كه او را در سال 2006 و هنگام مسافرتش به بغداد به صورت مخفيانه ديده اند، مي گويند او بدون هيچ محافظي تنها به همراه دو نفري كه او را دعوت كرده بودند، به همه جا مي رفته است. آمريكايي ها تا زماني كه او به ايران بازمي گردد، از حضور او در عراق خبردار نمي شوند. يكي از مقامات بلندپايه رسمي آمريكا مي گويد: «او مانند قيصر سوزو هراس انگيز است، او همه جا هست و هيچ جا نيست»(!) يك نماينده شيعه و رده بالاي مجلس عراق مي گويد «او موفق شده است كه با تمام گروه هاي شيعه عراقي در همه سطوح رابطه برقرار كند. در نشست سال گذشته دمشق كه براساس آن نشست، دولت كنوني عراق شكل گرفت، او در ميان رهبران تركيه و سوريه و عراق و حزب الله حضور داشت و همه را مجاب كرد كه نوري المالكي را براي بار دوم برگزينند.» حتي رئيس جمهور عراق، جلال طالباني او را به صورت مرتب ملاقات مي كند. گاردين اين را هم متذكر شد كه «حتي كساني كه سليماني را دوست ندارند، او را فردي با هوش مي دانند. بسياري از مقامات آمريكا كه اين چند ساله را صرف متوقف كردن كار افراد وفادار به سليماني كرده اند، مي گويند مايل هستند او را ببينند و معتقدند كه مبهوت كارهاي او شده اند. يكي از مقامات بلند پايه ارتش آمريكا دراين باره مي گويد: من خيلي ساده از او خواهم پرسيد كه از ما چه مي خواهد؟ گرگيجه گرفتن رسانه هاي انگليسي و آمريكايي و انتشار تحليل هايي آميخته با تحريف درباره نفوذ منطقه اي جمهوري اسلامي ايران - با محوريت نظامي نشان دادن اين نفوذ- در حالي است كه اگر سلاح و نظامي گري ابزار نفوذ بود، طبيعتاً اشغالگران آمريكايي بايد بيشترين نفوذ را در عراق و افغانستان مي داشتند. واقعيت ماجرا اين است كه ملت هاي منطقه براي جمهوري اسلامي اعتبار ويژه اي قائلند و آن را حامي و پشتوانه اقتدار و عزت خود- و نه معارض و مزاحم- مي يابند و بسياري از آرمان هاي خود را در سيماي انقلاب اسلامي جست وجو مي كنند و سليماني حامل اين پيام است «ژنرال سلیمانی» برای غربی ها شبحی مرموز است که سایه وار در کمین دشمنان می نشیند و ناگهان چون صاعقه فرود می آید. این جنگاور تحت تعقیب آمریکا و اسراییل، برای فرزندان این آب و خاک همان «حاج قاسم» بسیجی آفتاب سوخته کرمانی است که چشم به آزادی قدس شریف دارد. «نیروی قدس یا سپاه قدس نیروی ویژه و زیرشاخه‌ای از نیروهای پنج‌گانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در ایران است که مسئول فعالیت‌های نظامی برون‌مرزی را داردفرمانده کنونی آن، قاسم سلیمانی است. برخی منابع نفرات این نیرو را ۱۵٬۰۰۰ تن تخمین زده‌اند. برخی تحلیل‌گران نیروی قدس را یکی از بهترین نیروهای ویژه در جهان دانسته‌اند. نیروهای قدس در جنگ ایران و عراق به‌عنوان نیروی مرزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تشکیل شد و فعالیتش را با حمایت از کردها برای مقابله با صدام حسین در زمان جنگ ادامه داد. همچنین با حمایت از احمدشاه مسعود در جنگ شوروی در افغانستان و بعدها در مقابله با طالبان دامنه فعالیتش را گسترش داد. همچنین گزارش‌هایی از نیروهای قدس مبنی بر حمایت از جنگجوهای اسلام‌گرای بوسنیایی در جنگ یوگوسلاوی در دست است.مأموریت اصلی نیروی قدس، سازماندهی، پروراندن، تجهیزکردن و سرمایه‌گذاری بر جنبش‌های انقلابی اسلامی است.» قاسم سلیمانی از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و فرمانده نیروی قدس سپاه است. وی بارها از جانب آمریکا متهم به دخالت در امور عراق شده‌است. و واشنگتن پست وی را از مهمترین سیاست گذار سیاستهای خارجی ایران می‌داند. منابع خارجی و خصوصا غربی، ادعاهای حیرت انگیزی را درباره نیروی قدس و فرمانده آن مطرح می کنند. تبلیغات غرب درباره فرمانده نیروی قدس بعد از اشغال عراق توسط آمریکا به اوج رسید. برای نمونه، روزنامه معتبر آمریکایی «مک کلثی» با بیان این مطلب نوشت: « یکی از قدرتمندترین چهره‌های موجود در عراق، یکی از مقامات دولتی این کشور، یک رهبر شبه نظامیان یک روحانی بلندپایه و یا یک فرمانده یا دیپلمات آمریکایی نیست.این فرد، یک ژنرال ایرانی است که هم‌اکنون بسیار پرنفوذتر از همه مقامات نامبرده شده است.ژنرال «قاسم سلیمانی»، فرمانده نیروهای قدس، شاخه فعال سپاه پاسداران ایران در عراق است که مأموریت این شاخه، گسترش نفوذ ایران در خاورمیانه است. سلیمانی به عنوان مرد شماره یک تهران در عراق، عامل حمایت نظامی و مالی از گروه‌های گوناگون عراقی بوده و سعی در ناکام گذاشتن تلاش‌های آمریکا برای ایجاد دولتی متمایل به غربی‌ها پس از سقوط صدام حسین را دارد.به گفته مقامات آمریکایی، سلیمانی انتخاب سیاستمداران متمایل به ایران را تضمین و همواره با رهبران ارشد عراقی دیدار و از چهره‌های شیعه عراق دفاع می‌کند. یکی از مقامات ارشد عراقی که نخواست نامش فاش شود، می‌گوید: ما، آمریکایی‌ها و دیگر عراقی‌ها، چه او را دوست داشته باشیم یا نه، باید اذعان کنیم که او محور سیاست‌های ایران در عراق است. نیروهای قدس همه نقش‌های سیاسی، نظامی، ‌اطلاعاتی و اقتصادی را ایفا می‌کنند؛ آن ها سیاست خارجی ایران در عراق هستند.» روزنامه مذکور در سی‌ام مارس 2008 گزارش داده بود:«... سلیمانی برای توقف درگیری‌ها میان نیروهای امنیتی عراق که بیشترشان شیعه هستند و نیروهای رادیکال مقتدی صدر در شهر بصره، پا در میانی کرده است.گفتنی است، سفارت ایران در عراق، به درخواست رسمی آمریکاییان برای دادن اطلاعاتی درباره سلیمانی پاسخ نداده و هیأت نمایندگی ایران در نیویورک نیز در این باره نظری نداده است.یکی از نخستین و مهمترین پیروزی‌های سلیمانی بر آمریکا در عراق، ایجاد برتری سیاسی بود، نه نظامی. وی در ژانویه سال 2005، زمانی به عراق آمد که عراقی‌ها برای نخستین بار پس از سقوط صدام حسین، به پای صندوق‌های رأی می‌رفتند.در حالی که آمریکا حمایت شدیدی از نخست‌وزیر شدن ایاد علاوی می‌کرد، سلیمانی فعالیت خود را در حمایت از شیعیان طرفدار ایران آغازکرد و به شدت به راهنمایی آنان برای پیروزی در انتخابات پرداخت.پس از انتخابات، بوش انگشت‌های رنگی مردم عراق را پیروزی بزرگی برای دمکراسی دانست، اما علاوی و متحدانش شکست خوردند و در عوض، متحدان ایران وارد میدان شدند.یک سال بعد، در آوریل سال 2006 ایران باز هم نگران بن بست مذاکرات برای برگزیدن نخست‌وزیر جدید عراق پس از دومین دور انتخابات مجلس عراق شد و این بار سلیمانی به منطقه سبز رفت تا با سیاستمداران شیعه مذاکره کرده و تضمین کند که انتخاب نهایی عراق، مورد پذیرش تهران نیز هست و در پایان هم عراقی‌ها بر سر نخست‌وزیری نوری المالکی به توافق رسیدند. عادل عبدالمهدی، معاون رئیس‌جمهور عراق در این باره می‌گوید: آمریکایی‌ها از یک طرف از این جریان خوشحال بودند، چرا که بن بست به پایان رسیده بود و از سوی دیگر، ناراحت که سلیمانی را در منطقه سبز می‌دیدند. در این باره زلمای خلیل‌زاد نیز می‌گوید: در آن زمان، صحبتهایی از ورود وی به منطقه سبز بود.همان‌قدر که مقامات آمریکایی سلیمانی را به جنگ افروزی متهم می‌کنند، او در ایجاد صلح نیز برای رسیدن به اهدافش فعال بوده است. او ماه گذشته در پایان دادن به درگیری‌های نیروهای مقتدی صدر و نیروهای عراقی در بصره، نقشی حیاتی داشت؛ تهدیدی که می‌رفت ناآرامی‌های آن گسترش یافته و پیامدهای وخیمی به ویژه برای منابع نفتی عراق در پی داشته باشد. در نشست مهم دیگری که در نقطه مرزی ایران و عراق در مریوان انجام شد و به گفته منبعی که نخواست نامش فاش شود، در این دیدار، جلال طالبانی، درخواستی به ژنرال قاسم داده است، مبنی بر این‌که نبردها و ناآرامی‌ها متوقف شود.به گفته این مقامات، سلیمانی نیز روز پس از آن، پیامی می‌فرستد و بلافاصله نبردها متوقف می‌شود...» این دعاوی بی مستند است اما حقیقت آشکار برای تمام ایرانیان انقلابی این است که، حاج قاسم سلیمانی ، ( هیولای افسانه ای و بد من داستان های کمیک استریپ که امنیت آمریکایی ها را بر هم می زند) یک بسیجی تمام عیار در میان سپاه بسیجیان ولایت است که تمام حیات خود را از ابتدای جوانی، وقف نهضت حضرت روح الله کرده است. مقامات وزارت امورخارجه ایالات متحده آمریکا وی را متهم به همکاری با نیروهای امنیتی سوریه در جریان اعتراضات در این کشور و سرکوب مخالفان بشار اسد کرده است. در پی این اتهام وزارت خزانه‌داری ایالات متحده آمریکا وی را تحریم کرده است

سندی از ساواک پیرامون امام خامنه ای



قطع نامه ی 13 آبان 90

"اذا جاء نصرالله والفتح * و رایت الناس یدخلون فی دین الله افواجا * فسبح بحمد ربک و استغفره انه کان توابا. (سوره نصر)"

سیزدهم آبان ماه ، یکی از آموزنده ترین صحنه هایی است که مقاومت، پایداری و اراده مستحکم ملت رشید و انقلابی ایران ، برای پیگیری آرمان های انقلاب اسلامی در آن می درخشد.

یوم الله عظیمی که حوادث تاریخ ساز سه گانه آن، پیدایش انقلاب اسلامی و بلکه نهضت بیداری جهانی در تاریخ معاصر را رقم زدند.

تبعید حضرت امام خمینی(ره) از ایران به ترکیه در سال 1343 به علت اعتراض به لایحه ننگین کاپیتولاسیون، کشتار دانش آموزان انقلابی در سال 1357 توسط دژخیمان پهلوی و تسخیر لانه جاسوسی آمریکا با عزم دانشجویان مسلمان پیرو خط امام در سال 1358، خاطرات الهام بخشی است که در سیزدهم آبان ماه، حقیقتی بزرگ به نام"استقلال طلبی، آزادی خواهی و اسلام جویی" ملت ایران را تبلور بخشیدند.

اینک در شرایطی که به رغم طرح ها، راهبردها و سناریوهای ساختگی استکبار جهانی برای ایجاد هراس از اسلام عزیز و طرح اتهام های واهی و دروغین علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی، امواج انقلاب و بیداری فراتر از جهان اسلام حتی قلب اروپا و آمریکا را نشانه گرفته است و سنگرهای نظام سلطه پی درپی به تسخیر ملت ها درمی آید و وحشت و نگرانی از نهضت ضد سرمایه داری، اتاق های فکر کاخ سفید را در ضعیف ترین دوران تاریخی خود قرار داده است و از ادعای ابرقدریتی بلامنازع دولت آمریکا جز مترسکی پوسیده دیده نمی شود و عالم بشریت می رود تا خود را مهیای برگزاری جشن فروپاشی نظام لیبرال- دموکراسی غربی و سردادن طنین آزادی و رهایی از کنار کاخ های ویران شده سلطه گران و زورگویان تاریخ نماید، ما شرکت کنندگان در تظاهرات سراسری یوم الله سیزدهم آبان ماه و روز ملی مبارزه با استکبار جهانی با فریاد رسای بانگ تکبیر مواضع خود را به جهانیان اعلام می داریم:

يك- ما شرکت کنندگان در تظاهرات بزرگ یوم الله سیزدهم آبان ماه، وحدت، اتحاد، همدلی و یکپارچگی ملی حول محور ولایت فقیه و رهنمودهای مقام معظم رهبری(مدظله العالی) را عامل شکست نقشه ها و سناریوهای شیطانی دشمنان ایران اسلامی و ضامن تداوم پیشبرد اهداف متعالی انقلاب و نظام دانسته و بر ضرورت تعمیق و تقویت همه جانبه آن بین آحاد جامعه ، به ویژه نخبگان ،  برجسته گان و خواص کشور تاکید می کنیم.

دو- ملت مسلمان و ظلم ستیز ایران با حمایت از امواج بیداری اسلامی و تبریک پیروزی مردم مسلمان و انقلابی کشورهای تونس، مصر و لیبی در برابر دیکتاتورهای تحت حمایت آمریکا و رژیم صهیونیستی و آرزوی بهروزی ملت های مسلمان یمن و بحرین و با امید به آزادی تمامی جهان اسلام از یوغ سلطه گران، به آنان هشدار می دهیم مراقب نقشه ها، ترفندها و سناریوهای خطرناک انحراف و تداوم نفوذ استکبار در کشور خود باشند و با بیداری و هوشیاری، هر گونه اقدام برای حضور و دخالت در کشورشان را از آنان سلب کنند.

سه- ما شرکت کنندگان در تظاهرات سیزدهم آبان ماه، شکل گیری بیداری اسلامی در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا و اعترضات99 درصد جامعه جهانی علیه نظام سلطه سرمایه داری پیونده خورده با صهیونیسم بین الملل در غرب را امتداد امواج انقلاب اسلامی در جهت دستیابی به عدالت، معنویت و عقلانیت می دانیم و به سردمداران نظام سلطه- به ویژه دولت آمریکا- هشدار می دهیم ضمن توجه به پیام"جنبش فتح وال استریت" و نهضت ضد سرمایه داری به مطالبات ملت خود و نیز سایر ملت های حق طلب گردن نهند و از ادامه سیاست های استکباری و حمایت از اقلیت یک درصدی فاسد و حاکم بر مقدرات اکثریت جهان دست بردارند و زمینه های مشارکت واقعی مردم را برای اداره امور جوامع خود فراهم آورند.

چهار- ملت انقلابی و استکبارستیز ایران اسلامی، ضمن ستایش مقاومت و ایستادگی مردم مظلوم فلسطین در برابر رژیم جعلی و غاصب صهیونیستی و تاکید بر ضرورت تداوم مقاومت تا اخراج کامل اشغالگران، بازگشت فلسطینی ها به کشور خود و برگزاری انتخابات آزاد را تنها راه حل قضیه فلسطین می داند.

پنج- ملت آزاده و ظلم ستیز ایران با تبریک مقاومت پیروزمندانه ملت عراق، آغاز خروج اشغالگران از این سرزمین اسلامی را مقدمه فراهم شدن مردم سالاری دینی می داند و ضمن یادآوری لزوم هوشیاری عراق اسلامی در برابر تلاش آمریکایی ها برای طراحی نوعی مهندسی تجاوزگرانه برای بقاء و تداوم حضور نامشروع در این کشور، بر تحقق خواست آنان مبنی بر خروج اشغالگران تا آخرین نفر تاکید می کند.

شش- ما شرکت کنندگان در تظاهرات سیزدهم آبان ماه، نقض کامل حقوق بشر به ویژه در عراق و افغانستان ، سلب آزادی از ملت ها و حمایت از جنایات دولت های سرسپرده، تولید سلاح های هسته ای و کشتار جمعی، تجاوز و جنگ افروزی و تخریب محیط زیست، اعمال فشارهای سیاسی و تحریم های اقتصادی، هدایت و حمایت ترورها و تروریست ها در ایران و منطقه و ترویج آشکار تروریسم دولتی و سناریوسازی رسانه ای علیه نظام های مردمی با حمایت رژیم غاصب اسرائیل را بخشی از اقدامات جنایتکارانه آمریکا در اقصی نقاط جهان می دانیم و ضمن ابراز انزجار و تنفر از سیاست های ظالمانه و متکبرانه استکبار جهانی، خواستار رسیدگی جدی به جرایم دولتمردان آمریکا و محاکمه آنان در دادگاه ها و مجامع ذیصلاح بین المللی هستیم.

هفت-ملت شهیدپرور ایران اسلامی، همچنان آمریکا را شیطان بزرگ و دشمن شماره یک خود می داند و اظهارات سخیف و اتهام آمیز برخی مقامات آمریکایی علیه ایران و تهدید فرماندهان شجاع و مومن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به ترور را مصداق بارز تروریسم دولتی و بیانگر درماندگی و استیصال کاخ سفید در برابر آرمان های والای انقلاب اسلامی می داند و ضمن محکوم کردن مواضع استکباری دولتمردان آمریکا و درخواست اقامه دعوی توسط دستگاه قضایی کشور، حمایت قاطعانه خود را از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروی قدس- به عنوان رکن رکین نظام و میهن اسلامی- اعلام می دارد.

هشت- ما شرکت کنندگان در این تظاهرات، همراه با سایر آحاد و اقشار ملت رشید ، انقلابی و ولایتمدار ایران، ضمن میثاق مجدد با آرمان های بلند حضرت امام(ره) و شهیدان گرانقدر انقلاب اسلامی و تجدید بیعت راستین و ناگسستنی خود با ولی امر مسلمین، حضرت امام خامنه ای(مدظله العالی)، رهنمودهای رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در عرصه های گوناگون را فصل الخطاب همگان می دانیم و بر لزوم تلاش قوای سه گانه و تمامی جریان ها و جناح های سیاسی معتقد به انقلاب و نظام برای به کارگیری همه ظرفیت ها و فرصت های ملی در جهت تحقق منویات معظم له تاکید می کنیم.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

جمعه سیزدهم آبان ماه 1390 هجری شمسی

مرگ بر امریکا

down  with  America

مرگ     بر   آمریکا

روز ملی مبارزه با استکبار جهانی

سلام

امروز سیزدهم آبان

روز ملی مبارزه با استکبار جهانی و روز تسخیر لانه ی جاسوسی امریکاست.

هموطنان عزیز برای دفاع از آرمانهای جمهوری اسلامی ایران و از همه مهمتر اجرای احکام الهی و نشان دادن انسانیت خود در راهپیمایی امروز شرکت کنید وبا ندای مرگ بر امریکا اتحاد خود را به امریکا نشان دهید.

مسئله ی دیگری که به تازگی امریکا در دست گرفته است ترور سردار قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس است که بعدا به بررسی آن می پردازیم.

راستش الان می خوام برم راهپیمایی وقت ندارم .بعدا میام براتون مینویسم.

تسخیر لانه ی جاسوسی

مطالب زیر از سایت تبیان گرفته شده است

روز مبارزه با استكبار جهانی 13 آبان 1358

مقدمه

با پیروزی انقلاب اسلامی، باران توطئه ها باریدن گرفت. شیطان بزرگ با دخالت های آشكار و پنهان سعی در ایجاد جریان های انحرافی د رنهضت داشت و تا آن كه بذر رهنمودهای باغبان پیر و هوشیار نهضت در ضمیر پاك فرزندان دلیر امت جوانه زد و در قلب خزان در 13 آبان سال 1358، به شكوفه نشست. گروهی از پاك ترین و آگاه ترن فرزندان امام با رهنمود ولایت امر، اسماعیل وار با عزم شهادت ابراهیم گونه تبر را نه بر شانه، كه بر فرق « بت اعظم» كوبیدند.

دانشجویان پیرو خط امام شیشه ی عمر « دیو كاخ سفید» « غول امریكا» را بر سنگ اراده ی الهی كوبیده و لانه ی جاسوسی امریكا را فتح كرده و حماسه ی عظیمی را می آفرینند كه امامقدس سره آن را به حق « انقلاب دوم» و انقلابی بزرگ تر از انقلاب اول می نامند و فریاد بر می آورند: (1)

« شما می بینید كه الان مركز فساد  امریكا را جوان ها  رفته اند، گرفته اند و امریكایی ها هم  كه  در آن جا بودند، گرفتند و آن لانه ی فساد را به دست آوردند و امریكا هیچ غلطی نمی تواند بكند و جوان ها، مطمئن باشند كه امریكا هیچ غلطی نمی تواند بكند

سفارت خانه های امریكا كانون های اصلی جاسوسی سازمان سیا در كشورهای خارجی هستند. آشنایی با شیوه ی جاسوسی این سفارت خانه ها در كشورهای جهان بسیار درخور توجه است. سازمان سیا از بدو به وجود آمدن خود در 1974، دارای سه واحد مستقل بوده است. این سه واحد عبارتند از:

1. سرویس جمع آوری اطلاعات خارجی.

2. سرویس عملیات جاسوسی و ضدّ اطلاعاتی.

3. سرویس مداخلات مخفی در كشورهای خارجی.

تأسیس دو سرویس اول رسماً در كنگره ی امریكا به هنگام بررسی طرح تأسیس سازمان سیا  مورد تأیید و تصویب قرار گرفت، امّا سرویس سوم همواره مخفی ماند و به طور نامریی و غیر رسمی  در كشورهای خارجی به كار خود ادامه داد. تمام آشوب ها و كودتاهای امریكایی در كشورهای خارجی كه با تلاش مأمورین سفارت خانه های امریكا صورت می گیرد، بدون استثنا توسط اداره ی مزبور رهبری می شود. مأموران سیا در كشورهای خارجی معمولاً در پوشش دیپلماتیك فعالیت دارند. اینان مسؤولیت نفوذ در احزاب سیاسی، گروه های دانشجویی، اتحادیه های كارگری، وسایل ارتباط جمعی، مراكز اداری و نظامی را عهده دار هستند و آنقدر كه مأموران سیا سعی می كنند در ارتش این كشورها نفوذ كنند، وابستگان نظامی امریكا در سفارت خانه ها از چنین وظیفه ای برخوردار نیستند!

اسناد به دست آمده از لانه ی جاسوسی امریكا در تهران نشان می دهد كه در سفارت خانه های امریكا، واحدی به نام « مراكز عملیاتی» وجود دارد. رؤسای این مراكز رهبری عملیات گوناگون جاسوسی در كشورهای حوزه ی مأموریتشان را بر عهده دارند. این گونه افراد نیز عموماً در پوشش دیپلماتیك فعالیت دارند و از مصونیت های دیپلماتیك برخوردار هستند.

در سفارت خانه های امریكا، دفتری برای ثبت فعالیت مأمورانی كه زیر نظر سفارت خانه به كار جاسوسی اشتغال دارند، وجود دارد. در این دفتر تمام عملیات موفق و ناموفق مأموران و عوامل نفوذی امریكا در مراكز دولتی یا نظامی با حروف و علایم رمز ثبت و به وزارت خارجه ی امریكا تلكس می شود. این دفتر از جمله اسنادی است كه سفارت خانه های امریكا در جهان به محض احساس خطر مبادرت به مخفی كردن و یا انهدام آن می كنند.

سفیران امریكا درخارج از كشور الزاماً مأمورین سیا نیستند، امّا هر گاه كشوری از نظر اوضاع سیاسی  یا اقتصادی رو به  وخامت  بگذارد،  امریكا  مأموران ورزیده ی سیا را جایگزین سفیران می كند تا بتواند از هر موقعیتی به نفع سیاست های خود سود جوید. انتصاب « هاری شوارمن» در ونزوئلا، هنگام تشدید فعالیت گروه های چپ در اواخر سال 1956، انتصاب «ریچارد هلمز» در ایران (قبل از ویلیام سولیوان) كه به هنگام بروز ناآرامی های سیاسی در ایران صورت گرفت و انتصاب « دونالدسی لیدل» در بحرین به هنگام بحرانی شدن اوضاع در خلیج فارس ( در خرداد 63) نمونه هایی از این واقعیت هستند. هم چنین هلاكت حداقل هفت عضو سازمان سیا در جریان انفجار سفارت امریكا در بیروت از جمله « روبرت امیس» مدیر شعبه خاورمیانه ای سازمان مزبور، نمایانگر حضور فعال مأموران سیا در كشور بحرانی لبنان بوده است. یكی از كارشناسان امریكایی اخیراً گفته است:

اطلاعات و گزارش هایی كه همواره از طرف مأموران غیر رسمی سفارت خانه های امریكا در كشورهای جهان پیرامون اوضاع سیاسی كشورها به ستاد مركزی سیا و وزارت امور خارجه ی امریكا می رسد، نقشی به مراتبت مؤثرتر از ذوق و علاقه ی شخصی مقامات امریكا در تعیین سیاست خارجی این كشور دارد. وی می می گوید: « اصولاً سیاست خارجی امریكا در تمامی ابعاد اقتصادی و سیاسی و نظامی را تئوریسین ها و مشاوران كار كشته ای تعیین می كنند كه كمتر صاحب مشاغل عمده ی دولتی هستند و این گونه افراد غالباً در خدمت سرویس های امنیتی ایالات متحده هستند و كارشناسان زبده را در تمام سفارت خانه های خود در جهان به كار گمارده ایم

« ویلیام كیسی» رییس پیشین سیا، در اسفند 1361 گفته بود:

سازمان سیا در تمامی كشورهایی كه برای امریكا اهمیت حیاتی داشته باشد، فعالیت های جاسوسی شدیدی را به منظو ارزیابی میزان ثبات سیاسی و اقتصادی این كشورها اعمال می كند. وی « جیمی كارتر» رییس جمهور اسبق امریكا را به خاطر عدم آگاهی و اتخاذ تدابیر لازم به منظور جلوگیری از سقوط شاه در ایران مورد نكوهش  قرار داد و گفت:

« چنین اتفاقی علیه منافع امریكا درهیچ كجای جهان اتفاق نخواهد افتاد

تصرف لانه ی جاسوسی

در زمان دولت موقت در سرتاسر كشور، به ویژه در دانشگاه ها و كارخانه ها، توسط ایادی امریكا، حركت هایی می شد تا جو سیاسی جامعه را هر چه بیشتر پیچیده كرده و به نفع امریكا پیش ببرند. بعدها معلوم شد كه مركز تمامی این جریانات ضدّ انقلابی در سفارت امریكا در تهران بوده است، در حالی كه موضع منافقانه ی امریكا نسبت به انقلاب اسلامی مانع از روشن شدن چهره ی واقعی امریكا در میان مردم گردیده بود.

در چنین شرایطی امام خمینیقدس سره بیانات قاطعی علیه ابرقدرت ها و به ویژه امریكا ابراز فرمودند و به ویژه ورود شاه را به امریكا به عنوان سرفصلی تازه برای یك تهاجم سنگین علیه امریكا اعلام كرده و فرمان مقابله را به تمامی دانش آموزان، دانشگاهیان و طلاب علوم دینی صادر نمودند:(2)

« بر دانش آموزان، دانشگاهیان و محصلین علوم دینیه است كه با قدرت تمام حملات خود را علیه امریكا و اسراییل گسترش داده و امریكا را وادار به استرداد این شاه مخلوع جنایتكار نمایند و این توطئه بزرگ را بار دیگر شدیداً محكوم كنند

دانشجویان مسلمان دانشگاه ها با درك فرمایش امامقدس سره و توجه به این نكته كه امامقدس سره فرموده بودند:

« همه گرفتاری كه ما داریم از دست امریكا داریم» به عنوان لبیك به فرمایش ایشان و وادار كردن امریكا به استرداد شاه و اموال ملت ایران، تصمیم به اشغال سفارت امریكا گرفتند. به دنبال آن دانشجویان دانشگاه تهران، پلی تكنیك، صنعتی شریف، شهید بهشتی و ... گرد هم آمده و طی یك راهپیمایی تا سفارت امریكا در نهایت شجاعت به سفارت حمله كردند و علی رغم مقاومت امریكایی ها و محافظین، سفارت را به تصرف كامل در آوردند.

 

حتی بعضی از امریكایی ها را كه در جریان اشغال گریخته بودند، تعقیب كرده و دستگیر كردند. پس از تسخیر لانه ی جاسوسی به سرعت و با درایت كامل از نابود كردن بقیه ی اسناد توسط امریكایی ها جلوگیری شد و ضمن جلوگیری از نفوذ عناصر انحرافی به داخل برای نگهداری گروگان ها برنامه های روشنی تنظیم گردید.

به محض انتشار خبر، بسیاری از مردم با شور و اشتیاق، مقابل جاسوس خانه تجمع كرده و با دقت جریان را تعقیب می كردند. با برنامه های توجیهی دانشجویان برای مردم یقین پیدا شد كه دانشجویانی كه در لانه اند، دانشجویان مسلمان دانشگاه ها هستند.

دانشجویان مسلمان با دقت تمام سعی كردند كه گروهك های چپ و چپ نما از این حركت سوء استفاده نكنند و این حركت نهایتاً در دست همان مسلمانانی باشد كه واقعاً علیه امریكا مبارزه می كردند، نه كسانی كه ظاهراً شعار ضدّ امریكایی سر می دادند، امّا عملاً راه نفوذ امریكا را هموار می كردند. گروهك های چپ و چپ نما كه خود را از قافله عقب می دیدند، به انحای مختلف خواستند یا جریان لانه را ساختگی جلوه دهند و یا به نحوی خود را در آن سهیم كنند كه البته اقدامات احتیاطی دقیق مانع از سوء استفاده ی تمامی جریانات انحرافاتی گردید.

در باره ی تصرف لانه ی جاسوسی موضع گیری ها و اظهار نظرهای گوناگونی به وجود آمد، به ویژه دولت موقت و نخست وزیر وقت كه تا آن زمان مورد حمایت امامقدس سره  بود، با این حركت مخالفت می كردند. از آن جا كه سرنوشت گروگان ها با سرنوشت كشور بی ربط نبود، در میان اظهار نظرهای گوناگون، همه منتظر نظر امامقدس سره بودند. نحوه ی موضع گیری امامقدس سره بسیار تعیین كننده بود، چرا كه رفت و آمدهای بسیاری برای خارج كردن دانشجویان از لانه جاسوسی انجام می شد. فردای همان روز امامقدس سره حركت دانشجویان را تأیید كردند. كلام بلند و والای امامقدس سره چنین بود: « در ایران انقلاب است، انقلابیبزرگ تر از انقلاب اول» و پس از این كه احتمال حمله ی نظامی امریكا به ایران مطرح گردید، حضرت امام قدس سره با صلابت و قاطعیت فرمودند:(3)

 

شما می بینید  كه الان مركز فسادِ امریكا را جوان ها رفته اند گرفته اند و امریكایی هایی را هم كه در آن جا بودند  گرفتند و آن لانه ی  فساد را به  دست آوردند و امریكا هم هیچ غلطی نمی تواند بكند و جوان ها مطمئن باشند كه امریكا هیچ غلطی نمی تواند بكند... مگر امریكا می تواند دخالت نظامی در این مملكت بكند، امكان برایش ندارد. تمام دنیا توجهشان الان به اینجاست... غلط می كند، دخالت نظامی بكند. نترسید و نترسانید. هم این تعبیر كه جوان های ما از روی احساسات باز جوانی كردند كه اگر چنانچه امریكا بخواهد دخالت نظامی بكند ما چه خواهیم كرد، اصلاً این اگر را هم نباید بگویند، امریكا عاجز از این است كه دخالت نظامی بكند، ما چه خواهیم كرد... اگر آنها می توانستند دخالت بكنند، شاه را نگه می داشتند.

امریكا هرگز در طول حیاتش این چنین تحقیر نشده بود. ابهت و هیبت امریكا را این سخنان بزرگ مرد تاریخ اسلام درهم شكست. امامقدس سره خود حامی و هدایت گر جریان لانه ی جاسوسی شد و مسأله ی سفارت در آن مقطع، به عنوان مهم ترین مسأله ی كشور مطرح گردید و امریكا نیز فعالیت های جدی خویش را علیه گروگان گیری در ایران آغاز كرد.

با فتح لانه ی جاسوسی ماهیت چهره های سازشكار كه در صحنه ی سیاسی كشور ظاهر شده بود، افشا گردید و روحیه ی بیداری و هوشیاری و وحدت و همبستگی در امت دمیده شد. عملیات جاسوسی امریكا در منطقه برملا و پایگاه جاسوسی اش برچیده شد و از همه مهم تر، ابهت پوشالی امریكا در جهان شكسته شد. مردم قهرمان و انقلابی ایران 444 روز كاركنان جاسوس سفارت را در پنجه ی قدرتمند خود نگه داشته و در مقابل تمامی فشارها ایستادگی كرده و هیأت حاكمه ی امریكا « ابر قدرت قرن» را به خفت كشاندند.

اقدامات امریكا علیه تسخیر لانه ی جاسوسی

مهم ترین اقدام های امریكا در مقابله با این حركت اسلامی عبارت بودند از:

-فشارآوردن به دولت موقت كه با استعفای نخست وزیر منتفی گردید.

-اعزام هیأت ویژه ای متشكل از « رمز كلارك» و « ویلیام» به ایران، كه امامقدس سره ضمن اعلام امتناع خود از ملاقات با آنان، ملاقات شورای انقلاب اسلامی و تمامی مسؤولان را با آن هیأت به شرطی ممكن شمرد كه شاه را تحویل بدهند، كه در نتیجه هواپیمای حامل امریكایی ها در آسمان مسیر خود را به سمت تركیه تغییر داد.

-تماس های امریكا با بعضی از غرب زدگانی كه گمان می كرد، می توانند در جهت آزادی گروگان ها اقدامی بكنند، مانند بنی صدر و قطب زاده.

-اعزام میانجی از اشخاص و یا كشورهایی كه می توانستند با مسؤولان كشور ما صحبت كنند، مانند كشور پاكستان، فلسطینی ها و یا « حسنین هیكل» روزنامه نگار مصری و در نهایت پاپ.

-فشار آوردن امریكا به مجامع بین المللی تحت نفوذ خود در جهت محكوم كردن و یا اتخاذ تصمیم علیه ایران، مانند سازمان ملل متحد و دبیركل وقت آن« كورت والدهایم»، شورای امنیت سازمان ملل، سازمان كنفرانس كشورهای اسلامی، بازار مشترك اروپا، دیوان لاهه و صلیب سرخ جهانی.

-نامه ی كنگره ی امریكا به مجلس شورای اسلامی.

-تبلیغات منفی علیه دانشجویان مسلمان مستقر در لانه ی جاسوسی ( مبنی بر كمونیست بودن آنها و یا این كه با گروگان ها با خشونت رفتار می گردد و اتهامات بی پایه ای از این قبیل)

-زمینه سازی در ملت امریكا برای انجام اقدامات و عملیات احتمالی و نیز تبلیغات منفی علیه ایران برای موجه جلوه دادن حركت های جاسوسی شیطان بزرگ.

پس از بی ثمر ماندن این قبیل اقدامات، امریكا به اقدامات جدی تری پرداخت كه بعضی از آنها عبارتند از:

-محاصره اقتصادی جمهوری اسلامی ایران.

-بلوكه كردن دارایی های ایران.

-قطع كامل روابط امریكا با ایران.

-   و بالاخره تهدید نظامی و مانورها و نقل و انتقالات ناوگان امریكا جهت مرعوب ساختن ملت مسلمان ایران!

 

عدم تأثیر تمامی این شگردها كه اعتبار جهانی امریكا را مخدوش كرده بود،منجر به اعمال آخرین حربه یعنی نقشه ی دخالت نظامی و ربودن گروگان ها گردید كه جنود الهی در كویر دور افتاده ی طبس تمامی آن را نابود و نقشه ی شیطانی را بی اثر كرد و باعث سرور و شادی امت قهرمان ایران و یأس و خواری مستكبرین جهان گردید.

از طرف دیگر، رژیم امریكا در قبال مسأله ی شاه، سخت به انفعال افتاد و با دستپاچگی به دنبال یافتن پناهگاهی برای او به جستجو مشغول شد كه بالاخره او را به پاناما منتقل و چون با عكس العمل مردم پاناما مواجه شد در نهایت با ذلت و خواری به مصر منتقل كرد.

دستاوردهای داخلی تسخیر لانه ی جاسوسی امریكا

الف - رشد، كمال و استحكام انقلاب

آشنا شدن هر چه بیشترمردم مسلمان و انقلابی با ماهیت بزرگ ترین دشمن خود یعنی امریكا، كه تأثیر مهمی بر استحكام و شكست ناپذیری انقلاب گذاشت. به هر میزان كه ملت ما نسبت به دشمن اصلی خویش آشنایی داشته باشد، به همان میزان در برابر جریان های انحرافی و ترفندهای شیطان بزرگ هوشیار و استوار خواهد بود. هم چنین مواجه شدن امت اسلام با خطرهایی بزرگ و استقامت در برابر تمامی آنها، خود باعث افزونی روحیه ی ایثارگری و بیزاری از قدرت های دنیایی و تكیه بر خداوند تبارك و تعالی است.

ب - تثبیت خط امام به عنوان خط سازش ناپذیر با غرب و ضربه مهلك به ضدّ انقلاب

در شرایط قبل از تسخیر لانه ی جاسوسی، جریان های چپ و چپ نما با ژست های به اصطلاح ضدّ امپریالیستی، جوانان حزب الهی و مؤمن را به عنوان مرتجع و غیر انقلابی   می كوبیدند. و به ویژه عملكرد نادرست و لیبرالی و موضع گیری های ناصحیح دولت موقت و آزادی های بی رویه، باعث تجرّی آنان در خطوط انحرافی و حمله به دولت و نظام می شد. تظاهرات، تحصن ها، كارشكنی ها، تحریك ملت های گوناگون به نام انقلابی و ضدّ امریكایی بودن توسط جریان های ضدّ انقلاب و به قصد ضربه زدن به نظام، رو به فزونی بود. با تصرف جاسوس خانه ی امریكا، آنان بهانه های تحریكات و حركت های ضدّ انقلابی را به نحو چشمگیری از دست داده و موج پر شور و همه گیر انقلاب چونان اوایل پیروزی، ضد انقلابیون و چپ ها و منافقین را به ذلت، بیچارگی و یأس كشاند و ثابت كرد كه تنها امام و پیروان صدیق او هستند كه مردانه و در رویارویی با استكبار با سركردگی امریكا می ستیزند.

ج - سقوط دولت موقت

آشكار شدن ناهمسانی تفكر و مشی لیبرال ها و دولت موقت با تفكر و مشی رهبری انقلاب كه موجب سقوط فوری دولت موقت گردید.

د- اسناد لانه ی جاسوسی و افشای آنها

شاید به جرأت بتوان گفت، اسنادی كه در جاسوس خانه ی امریكا به دست دانشجویان افتاد، به لحاظ كمی و كیفی در تاریخ كم نظیر و یا بی نظیر باشد! حجم اسنادی كه از امریكا به دست ملت افتاد، در طول حیات قدرت های استكباری بی سابقه است. گرچه جاسوسان امریكا در تهران به محض اطلاع از حمله ی دانشجویان مسلمان به جاسوس خانه، به سرعت و با آمادگی قبلی و با روش های سریع، شروع به نابودی اسناد مهم كردند، لیكن سرعت عمل و هوشیاری دانشجویان مسلمان باعث حفظ و باقی ماندن بسیاری از آنها و امكان بازسازی بسیاری دیگر گردید. افشای اسناد باعث شد كه ملت ایران نسبت به ماهیت بسیاری از جریان ها و چهره های سیاسی موجود در جامعه، آگاهی و اطلاع پیدا كنند.

از بدو امر با این كه بسیاری از لیبرال ها و جریان های انحرافی دیگر، به انحای گوناگون قصد مخدوش جلوه دادن این اسناد را داشتند، امّا به فضل الهی و هوشیاری دانشجویان مسلمان مستقر در لانه ی جاسوسی و مسؤولان دلسوز، صحت اسناد منتشره بر همگان روشن شد. این اسناد در زمینه های مختلف سیاسی، اقتصادی، نظامی، فرهنگی و ... كشور، هم چنین در مورد بعضی از كشورهای دیگر منطقه و نهضت های اسلامی بوده و از اهیمت ویژه ای   برخوردار است و تا به حال مجلدات زیادی از این اسناد منتشر گردیده است كه به نوبه خود در افشاگری چهره ی امریكا مؤثر بوده است و جای تقدیر دارد.

ح – بر هم خوردن شبكه های اطلاعاتی و جاسوسی امریكا

تسخیر سفارت خانه، شبكه ی اطلاعاتی و جاسوسی امریكا را در تهران متلاشی كرد. سازماندهی سفارت خانه ی امریكا در تهران به نحوی بود كه از دو بخش وزارت خارجه و سیا تشكیل شده بود. بخش سیا، از محل كاملاً مجهز و امنی برخوردار بود و در رأس این بخش یكی از ورزیده  ترین عناصر سازمان اطلاعاتی امریكا كه سالیان سال در سركوبی ملت ها در كشورهای دیگر نقش اساسی داشت، مسؤول تنظیم برنامه های ویژه بود. بدیهی است با حذف مركزیت، قدرت بهره گیری امریكا از منابع جاسوسی و اطلاعاتی داخلی، ضربه ای جدی خورد، به نحوی كه تا مدت ها حتی رادیو های خارجی اخبار ایران را از صدا جمهوری اسلامی ایران نقل می كردند. البته نباید با ساده اندیشی، از سازماندهی مجدد این نیروها غافل بود.

 

دستاوردهای خارجی تصرف لانه ی جاسوسی

تسخیر لانه ی جاسوسی اثر مهمی بر روش ها و سیاست های امریكا و نیزافكار عمومی جهان داشت كه فقط به ذكر بعضی از موارد آن می پردازیم:

الف – افشا شدن ماهیت اطلاعاتی و جاسوسی سفارت خانه های امریكا.

ب – كم شدن تماس و ارتباط افراد « منبع» با امریكایی ها و بالعكس، در كشورهایتحت سلطه ،از ترس تكرار وقایعی چون تسخیر لانه.

ج – كم شدن حجم اسناد نگهداری شده در سفارت خانه های امریكا در جهان و تحمیل هزینه ای كلان برای حفاظت بیشتر.

د – مرعوب شدن كارمندان جاسوس سفارت خانه های امریكا در جهان و احساس این كه دولت امریكا قادر به حفظ آنها نیست.

 

شكستن ابر قدرت ها

قیام و انقلاب مردم مسلمان ما در دفاع از شرافت و هویت اسلامی بر تارك مبارزات ضدّ استكباری درخشید و رهگشای شكست هیبت دروغین امریكا شد. عدم توانایی استكبار در حل بحران، طلسم بت ابرقدرت ها را شكست و رهگشایی برای مبارزان و مجاهدان در سراسر عالم شد.

به واسطه ی تسخیر لانه، خط دفاعی امریكا، كه همیشه به وسیله ی آن رعب و وحشت ایجاد می كرد، فرو ریخت و شكست های پیاپی امریكا در بعد حركات نظامی و دیپلماسی برای نجات گروگان ها، اسطوره ی غیر قابل نفوذ بودن امریكا درهم ریخت و نشان داد كه امریكا را می توان با حركت گسترده و اتكا به مردم شكست داد. این كلام گوهر بار امامقدس سره كه « امریكا هیچ غلطی نمی تواند بكند» عینیت یافت، چشم امید تمامی رنج دیدگان تاریخ به انقلاب شكوهمند اسلامی دوخته شد و ایران مأمن و كعبه آمال تمامی آزادگان و مبارزان جهان گردید.


ضمیمه

مطالب زیر از وبلاگ هم ولایتی است البته با کمی تغییر

وقایعی که در پیش چشمان ما اتفاق می افتند همیشه گویای کامل حقیقت نیستند و یا حتی بیانگر وارونه ای از حقیقت هستند که برای کشف راز این حقایق چشمانی تیز بین می خواهد وتفکری عمیق.

در ابتدا باید بگویم که این تحلیل و ایجاد سوال در مورد حقیقت واقعه 13 آبان 58 با استفاده از صحبت های سردار مشفق از مسئولین ارشد وزارت اطلاعات و سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی می باشد و فقط جنبه طرح سوال و واکاوی بیشتر این ماجرا را دارد و از اهمیت این اقدام بزرگ نمی کاهد.امید است که گره های کور تاریخ معاصر و انقلاب هر چه زودتر باز شوند.

نکته اول این است که از طراحان و لیدرهای اصلی و پشت پرده این حرکت دانشجویی و همچنین حجم کامل اسناد مکشوفه از لانه جاسوسی اطلاع دقیقی در دست نیست واین موضوع برای ما در پرده ای از ابهام بسر می برد.

این حرکت دانشجویی ابتدا درجلسه اتحادیه انجمن های اسلامی دانشگاه ها که سه رابط از طرف حضرت امام(ره) (حضرت آقا، موسوی خویینی ها و حبیبی) در آن حضور داشتند مطرح می شود و مخالفت اعضا را در پی دارد و از این کانال دارای مشروعیت نمی گردد.لذا حلقه ی اصلی این دانشجویان که اکثرشان از شاگردان درس تفسیر آقای موسوی خویینی ها در قبل از انقلاب بودند با رهبری و پشتیبانی ایشان خود را دانشجوی مسلمان پیرو خط امام (ره) معرفی می کنند و دست به انجام این حرکت می زنند.

این در حالی است که توصیه های حضرت امام(ره) در آن زمان مبنی بر برقراری نظم و خودداری از عمل خودسرانه در این برحه بوده که در این رابطه هم آقای موسوی خویینی ها می گوید با امام هماهنگ نکردیم چون امکان مخالفت ایشان وجود داشت.پس آیا انتخاب نام دانشجویان پیرو خط امام بحث برانگیز نیست.یعنی اگر امام قبلا اجازه ی چنین کاری را ندادند پس چطور این کار پیروی از خط امام است.

همچنین بنا به گفته هایی ما شاهد مخالفت های شهید بهشتی در ابتدا یعنی قبل از تایید و حمایت حضرت امام(ره) از این حرکت هستیم که البته با مدیریت حضرت امام(ره) و حمایت از دانشجویان بعد از انجام این اقدام انقلابی این ماجرا به نحو احسن بطوریکه خشم و نفرت از استکبار جهانی نمایان شود و همچنین امکان سوء استفاده دیگران مهیا نشود پس از 444 روز با آزادی گروگان ها خاتمه می یابد.

علاوه بر این مسائل ، از جمله نکاتی که به ابهام در این موضوع می افزاید به شرح زیر می باشد:

1)   نقش آقای موسوی خویینی ها در تبرئه متهمان انفجار دفتر نخست وزیری و مشکوک بودن رفتارهای ایشان بعد از انقلاب به گفته سردار مشفق.

2)عدم تجهیز و مقاومت نیروهای سفارت در برابر این هجوم با توجه به اینکه قبلا در25 بهمن 57 به سفارت حمله شده بود.

3)عدم کشف اسناد سری در مورد ارتباط بنی صدر با سرویس های جاسوسی امریکا قبل از کاندیداتوری او.

4)عدم افشای اسناد مکشوفه توسط دانشجویان با توجه به دستور حضرت امام(ره) در این مورد و در اختیارگرفتن آنها توسط موسوی خویینی ها.

5)کشف بسیاری از اسناد لانه جاسوسی سال ها بعد از این واقعه در منزل یکی از نزدیکان آقای موسوی خویینی ها.

6)نکته بسیار مهم این که: یکی از شگردهای امریکا طراحی سناریوی حمله به سفارت خود در کشورهای نوپا و تازه انقلاب شده است که به این وسیله مقدمات حمله ی نظامی به آن کشور را فراهم کند و نظام جدید را سرنگون کند که در این زمینه شاهد واقعه ی طبس و کودتای نوژه هستیم.

 در پایان باید عرض کنم که تمامی این صحبت ها در مورد این واقعه بابت ایجاد سوال و کشف پاسخ های در خور و یافتن حقیقت این ماجراست.

البته ناگفته نماند که حضرت آقا در دیدار آبان 89 با دانش آموزان، شجاعت و جسارت دانشجویان و شکست هیمنه امریکا در برابر مردم و جامعه را در این اقدام ضد استکباری ستودنی خواندند، که این هم جای تامل دارد که ایشان در این رابطه اینقدر ظریف صحبت کردند و فقط حرف از شجاعت دانشجویان زدند و سخنی مبنی بر بصیرت و تدبیر دانشجویان پیرو خط امام به زبان نیاوردند.

امام موسی صدر

دادستان کل نظامی سابق لیبی مدعی شد امام موسی صدر به دست قذافی، دیکتاتور سرنگون شده لیبی، به شهادت رسیده است.

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) "محد الخضار" در اظهاراتی، تاکید کرد که درباره این مسأله تحقیق نکرده است، ولی از یکی از مسئولان ارشد شنیده که امام موسی صدر را به شهادت رسانده اند.

الخضار در مصاحبه با یک شبکه تلویزیونی مصری خاطرنشان کرد: "دلیل کشته شدن امام موسی صدر آن است که گفت وگوی وی با قذافی درباره مسائل دینی، به دلیل تحریف بعضی از آیات قرآن از سوی قذافی به بحث و جدل کشیده شد. قذافی در این اظهارات مدعی شده بود که اگر پیامبری خاتمه نمی یافت، او نیز پیامبر می شد!"

الخضار افزود: "با شدت گرفتن این بحث، امام موسی صدر او را کافر خطاب کرد. در نتیجه قذافی فرمان داد تا او را به قتل برسانند."

به گزارش العالم، وی تاکید کرد: "پس از کشتن امام موسی صدر، برای سرپوش گذاشتن بر این جنایت، دستگاه اطلاعاتی لیبی بازی سیاسی به راه انداخت و آنها لباسهایش را به ایتالیا بردند تا بگویند امام موسی صدر خودکشی کرده است!"

الخضار خاطرنشان کرد: "با مرگ قذافی، اکنون پرده برداشتن از حقیقت سرنوشت امام موسی صدر بسیار دشوار است."

آفتاب

راز دلار....

فراماسونری - رائفی پور



رائفی پور - فراماسونری


فراماسونری - رائفی پور


رائفی پور - فراماسونری


فراماسونری- رائفی پور


وبلاگ نیستان